استراتژی چیست

استراتژی چیست؟ | تعریف، تاریخچه، انواع و فرآیند تدوین

فهرست مطالب

برنامه ریزی استراتژیک ضعیف حدود ۷۰ درصد از شکست سازمانها را موجب میشود. این را جناب آقای میلر در تحقیقی که در سال 2001 منتشر کرده بیان کرده است. توجه به چنین آمار تکان دهنده ای ما را بیشتر متوجه اهمیت استراتژی مناسب در کسب و کار می‌کند. البته اینکه این یک آمار جهانی است که بیشتر سازمان ها و کسب و کارها به معنا و مفهوم استراتژی آگاهند و نه در کشوری جهان سومی که شاید بخش زیادی از صاحبان کسب و کار حتی نمی دانند استراتژی چیست آمار تکان دهنده تری داشته باشد.

استراتژی چیست؟ 

احتمالا شما هم بارها اسم استراتژی یا معادل فارسی آن یعنی راهبرد را شنیده‌اید و  اهمیت داشتن استراتژی در زندگی و کسب و کار و مدیریت و بخش های دیگر را به خوبی می‌دانید. اما آیا تا حالا جدی به این فکر کردید تو دنیایی که دیگه رشد و پیشرفت با مدل پدربزرگ هامون اتفاق شدنی نیست؛ استراتژی دقیقا چطور میتونه به شما کمک کنه و استراتژی مناسب برای اینکه شمارو به اهدافتون برسونه چیه و چطور باید اونو پیدا کنید و چطور به کار بستنش؟

می توان گفت وجه مشترک تمامی تعاریف برای پاسخ به سؤال «استراتژی چیست؟» این است که استراتژی بر دستیابی به اهداف خاص تمرکز دارد که شامل تخصیص منابع و مجموعه تصمیمات یا اقدامات سازگار با محیط به صورت صحیح و منسجم را نشان می دهد (2018 .Makado et al). در مجموع، استراتژی زاییده دو اصل «محیط رقابتی و محدودیت منابع است و همین موضوع، فلسفه استراتژی را شکل میدهد و این نکته را مطرح میکند که فرصتها که توأمان از عوامل محیطی و عوامل داخلی شکل می‌گیرند، پیش برنده و درون مایه اصلی استراتژی هستند (غفاریان و کیانی، 1380). (2)

چرا استراتژی مهم است؟ 

در برنامه ریزی بلند مدت، هدف بیش از هر چیز کنترل عملیات است، لیکن در برنامه ریزی استراتژیک تغییر فعالیت ها برای استفاده حداکثر از فرصت های محیط مدنظر می باشد. در رویکرد استراتژی یک اصل قوی و بدون تغییر وجود دارد و آن تمرکز است. اگر بخواهیم در همه کارها قوی باشیم، در هیچ کاری قوی نخواهیم بود. این اصل ناشی از محیط رقابتی و محدودیت منابع است.  (1)

1-  تعریف استراتژی

برای اینکه بهتر متوجه شویم استراتژی چیست بهتر است بدانیم واژه استراتژی از کجا آمده؟ این واژه از لغت یونانی استرات گوس (strategos) یا استراتژی (strategie) به معنای هنر ژنرال ها اقتباس شده است.

اما مفهوم استراتژی از یونان نشأت نگرفته است؛ بلکه اثر کلاسیک ژنرال، چینی سان تزو به نام هنر جنگ در حدود ۳۴۰ سال قبل از میلاد در حکم اولین شرح در مورد استراتژی شناخته شده که در آن، اصول پیروزی در نبرد توضیح داده شده است.بنابراین مفهوم استراتژی نخست به معنای فنّ هدایت تطبیق و هماهنگ سازی نیروها به منظور نیل به اهداف جنگ در علوم نظامی به کار گرفته شد و البته استراتژی به صورت امروز آن دستاورد پس از جنگ جهانی دوم و حاصل سیر تحول برنامه ریزی است.

در ارتش، استراتژی کار  ژنرال‌هاست، کما اینکه در کسب و کار نیز وظیفه مدیران ارشد است.

استراتژی هنر جنرال ها و مدیران کسب و کارهاست

2-  اجزای اصلی استراتژی

  1. چشم‌انداز و مأموریت

استراتژی با درک چشم‌انداز (آنچه می‌خواهید باشید) و مأموریت سازمان (دلیل وجود شما) آغاز می‌شود. این دو عنصر هدفی مشترک ایجاد کرده و تصمیم‌گیری‌ها را هدایت می‌کنند.

  1. اهداف استراتژیک

اهداف، چشم‌انداز را به برنامه‌های عملی تبدیل می‌کنند. این اهداف باید خاص، قابل اندازه‌گیری و همسو با هدف کلی استراتژی باشند. برای مثال، تعریف اهداف بلندمدت در بازار یا تعیین اهداف توسعه شخصی می‌تواند به‌عنوان نقشه راه برای اجرا عمل کند.

  1. تخصیص منابع

استراتژی موثر مستلزم درک منابع در دسترس—زمان، پول و مهارت‌ها—و تخصیص آن‌ها برای دستیابی به اهداف است. در این مرحله، مهم است که نقاط قوت و محدودیت‌ها به خوبی مدیریت شوند.

  1. تحلیل محیطی و موقعیتی

ابزارهایی مانند تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها) به شناسایی عوامل داخلی و خارجی کمک می‌کنند. این فرآیند اطمینان می‌دهد که استراتژی بر اساس واقعیت‌های داخلی و پویایی‌های خارجی بنا شده است.

  1. برنامه عملیاتی و اجرا

استراتژی از طریق برنامه‌های عملیاتی با جزئیاتی مانند زمان‌بندی، منابع و مسئولیت‌ها به اجرا در می‌آید. نظارت بر پیشرفت از طریق شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) یا اهداف و نتایج کلیدی (OKR) برای اطمینان از همسو بودن استراتژی ضروری است.

  1. بازخورد و تطبیق‌پذیری

ارزیابی مستمر و دریافت بازخورد از ارکان مهم هر استراتژی است. این انعطاف‌پذیری تضمین می‌کند که استراتژی متناسب با شرایط متغیر تکامل یابد.

این عناصر اصلی، پایه‌های تدوین و اجرای یک استراتژی موفق هستند و به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا در مسیر اهداف خود با قدرت و تمرکز بیشتری حرکت کنند.

3-  استراتژی در مقابل تاکتیک

استراتژی در حقیقت شما را به اینکه چطور و از چه مسیری اهداف بلند مدتتان رو تدوین کنید راهنمایی میکند و مسیر رسیدن به اهداف را با می‌توان با کمک آن ترسیم کرد.

در حقیقت استراتژی به پرسش هایی که با چرا و چطور مطرح میشوند پاسخ میدهد.

  • چرا باید چنین اهدافی را دنبال کنیم؟
  • به دنبال چه منافعی از این اهداف هستیم؟

به عنوان مثال استراتژی ما در یک شرکت ساختمانی این هست که ساختمانی را با مصالح و فرآیندهای دوست دار طبیعت بسازیم و در چنین بازارای تا 5 سال آینده بتوانیم رهبری بازار را در منطقه مشخص خودمان به دست بگیریم.

تاکتیک اما اقدامات و گام های مشخصی است که ما باید برای رسیدن به اهدافی که استراتژی تعیین کرده برداریم. درواقع تاکتیک به سوالاتی پاسخ میدهند که با چگونه و چه زمانی مطرح می‌شوند.

به عنوان مثال:

  • چطور باید به این هدف برسیم؟
  • هر مرحله را چه زمانی باید آغاز کنیم؟

برای مثال استراتژی که بالا آورده شد تاکتیک می تواند این باشد که چطور از ساختمان سازگار با محیط زیستی که ساخته ایم رونمایی کنیم و آنرا به جامعه هدف مغرفی کنیم. در واقع یک کمپین معرفی محصول کارآمد را تشریح میکند. و یا تاکتیک دیگری این باشد که با برخی از انجمن ها و سازمان های حامی محیط زیست همکاری و همرسانی داشته باشیم.

زمینهاستراتژیتاکتیک
زمینهگسترده، بلند مدتریز، کوتاه مدت
تمرکزدورنما و اهدافپیاده سازی و اجرا
بازه زمانیسال و دههروز و سال و ماه
سطحتصمیمات اجراییتصمیمات عملی
مثالگرفتن 20 درصد از سهم بازاراجرا کردن یک کمپین تبلیغاتی سه ماهه

4-  انواع استراتژی

استراتژی ها را می‌توان بر اساس متغیرهای مختلفی دسته‌بندی کرد. به عنوان مثال از نظر کاربرد و این که بر چه چیزی تمرکز دارند. اینجا چهار دسته استراتژی را بر اساس زمینه و کاربردشان معرفی میکنیم.

 

یکم: استراتژی کسب و کار

استراتژی کسب و کار  مجموعه ای از قوانین و اصول هدایت کننده است به گونه ای که اگر این استراتژی را با ساختار یک سازمان تطبیق دهیم الگویی مطلوب را در اختیارمان میگذارد که می توانیم به کمک آن بهتر تصمیم بگیریم. ضرورت داشتن استراتژی در کسب و کار آنجاست که مشخص می کند افراد چطور در راستای هدف کلان شرکت تصمیم ها را بگیرند و منابع را به هر چیز تخصیص دهند.

استراتژی کسب و کار بر روی رقابت موثر در یک بازار مشخص تمرکز دارد.

عموما براساس تمایز و مزیت ها و مدیریت هزینه ها شکل گرفته.

مثال: تسلا. این شرکت استراتژی خود را بر روی تولیدات نوآورانه و پایدار متمرکز کرده تا از این طریق بتواند بر بازار مسلط شود.

مارکیدز (C.C.Markidess) استراتژی رقابتی را هنر خلق جایگاه برتر برای یک شرکت تعریف می کند و برای دستیابی به یک جایگاه شخص در بازار و در میان رقبا باید به دو سوال اساسی پاسخ داد

چه کسانی مشتریان مورد نظر سازمان هستند؟ (چه کسی)

سازمان برای مشتریان مورد نظر چه کالا و خدماتی را عرضه میکند؟ (چه چیزی)

یک سازمان برای دستیابی به موفقیت باید محدودۀ فعالیت خود را در بازار تعیین، مشتریان خود را شناسایی و ارزشی را که می خواهد در قالب کالا و خدمات برای آنان بیافزاید مشخص سازد.

پورتر این مرزها را مرزهای ژنریک می نامند و جوهره استراتژی را تعیین این مرزها می داند.

انواع استراتژی های بازاریابی را اینجا بخوانید

دوم: استراتژی مشترک

تمرکز بر جهت گیری کلی چند کسب و کار

هماهنگ کردن سود، منابع و اهداف در چند مجموعه مختلف ذیل یک هدف را برعهده دارد.

مثال: استراتژی اتخاذ شده توسط شرکت Alphabet Inc در راهبری گوگل، یوتیوب و سایر شرکت های تابعه

سوم: استراتژی اجرایی

تمرکز: بهینه‌سازی عملیات روزمره برای پشتیبانی از استراتژی‌های کلان‌تر.
این استراتژی شامل فرآیندهای تولید، زنجیره تأمین و کنترل کیفیت می‌شود.
مثال: استفاده از رویکرد تولید ناب (Lean Manufacturing) توسط شرکت تویوتا برای افزایش بهره‌وری و کاهش اتلاف منابع.

چهارم: استراتژی شخصی

تمرکز: دستیابی به اهداف فردی در زمینه‌هایی مانند حرفه، امور مالی یا رشد شخصی.
مثال: طراحی یک برنامه توسعه شغلی برای تبدیل شدن به یک رهبر تیم طی سه سال.

این دو نوع استراتژی، چه در سطح سازمانی و چه در سطح فردی، به ایجاد مسیر روشن و دستیابی به اهداف کمک می‌کنند.

5-  چارچوب های استراتژیک

تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها، تهدیدها)
ابزاری برای ارزیابی عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف) و خارجی (فرصت‌ها و تهدیدها) که به تصمیم‌گیری استراتژیک کمک می‌کند.

مدل پنج نیروی پورتر
این مدل رقابت صنعت را بر اساس پنج عامل بررسی می‌کند:

  1. قدرت تأمین‌کنندگان
  2. قدرت خریداران
  3. تهدید محصولات جایگزین
  4. شدت رقابت در صنعت
  5. موانع ورود به بازار

 ماتریس BCG (گروه مشاوره بوستون)
ابزاری برای دسته‌بندی واحدهای تجاری یا محصولات به چهار گروه:

ستاره‌ها (Stars)

گاوهای شیرده (Cash Cows)

علامت سؤال‌ها (Question Marks)

سگ‌ها (Dogs)
این ماتریس به تخصیص منابع در میان واحدهای مختلف کسب‌وکار کمک می‌کند.

کارت امتیازی متوازن (Balanced Scorecard – BSC)
بر چهار دیدگاه تمرکز دارد:

مالی

مشتری

فرآیندهای داخلی

یادگیری و رشد
مثال: ارزیابی تأثیر ابتکارات رضایت مشتری در کنار اهداف مالی.

5. اهداف و نتایج کلیدی (OKRs)
ابزاری برای هماهنگ‌سازی تیم‌ها از طریق اهداف شفاف و قابل اندازه‌گیری.
مثال: “افزایش تعداد مشتریان به میزان 20٪ در سه‌ماهه دوم.”

این ابزارها به کسب‌وکارها کمک می‌کنند تا تصمیمات خود را بر اساس داده‌های تحلیلی و چارچوب‌های منظم اتخاذ کرده و منابع را بهینه‌تر مدیریت کنند.

6-  فرآیند تدوین استراتژی

فرآیند استراتژی، ایده‌ها را به برنامه‌های قابل اجرا تبدیل می‌کند. این فرآیند معمولاً شامل مراحل زیر است:

  1. تحلیل (Analysis)
    ارزیابی محیط داخلی و خارجی با استفاده از ابزارهایی مانند SWOT یا PESTLE.
    مثال: تحلیل روندهای بازار برای شناسایی فرصت‌های توسعه محصول جدید.
  2. تعیین اهداف (Goal Setting)
    تعریف اهداف بلندمدت و همسوسازی آن‌ها با چشم‌انداز سازمان.
    مثال: یک سازمان غیرانتفاعی که هدف خود را افزایش تعاملات اجتماعی به میزان 50٪ در سال آینده قرار می‌دهد.
  3. دوین استراتژی (Strategy Formulation)
    توسعه یک برنامه سطح بالا شامل تخصیص منابع و ارزیابی ریسک‌ها.
    مثال: تصمیم‌گیری بین ورود به بازار جدید یا گسترش در بازار فعلی.
  4. اجرا (Implementation)
    اجرای برنامه از طریق اقدامات هماهنگ میان بخش‌ها یا افراد.
    مثال: راه‌اندازی یک کمپین بازاریابی برای پشتیبانی از معرفی محصول جدید.
  5. نظارت و تطبیق (Monitoring and Adjustment)
    پیگیری پیشرفت از طریق معیارهای عملکرد (مانند KPI) و ایجاد تغییرات در صورت نیاز.
    مثال: تنظیم استراتژی‌های قیمت‌گذاری بر اساس بازخورد مشتریان.

این فرآیند به سازمان‌ها کمک می‌کند تا ایده‌های خود را به اقدامات عملی تبدیل کرده و در مسیر تحقق اهداف خود انعطاف‌پذیر عمل کنند.

7-  مثال‌هایی از استراتژی های موفق

استراتژی رقابتی ایکیا:

ایکیا را همه می شناسیم شرکت تولید مبلمان برای خریدارانی که قصد دارند خاص ترین مبلمان و دکوراسیون را با قیمتی اقتصادی تهیه کنند. تعیین این مخاطب هدف برای کسب و کار ایکیا خودش می‌تواند بهترین درس برای این باشد که استراتژی چیست. چرا که انتخاب این مخاطب هدف تدوین استراتژی مشخصی را برای آنها در پی داشت. ایکیا باید خلاقانه طراحی میکرد و در عین حال هزینه های اضافه را حذف میکرد تا محصولاتش ارزان تر به دست مشتریان برسد. اما چطور ممکن بود؟

استراتژی ایکیا

رقبای ایکیا را در نظر بگیرید هلدینگ های تولید مبلمان که فروشگاه های بزرگی دارند و مجبورند تا هزینه های سنگین دکوراسیون، مبلمان نمونه که مرتب باید مبلمان نوین جایگزینشان شود و حقوق نیروهای فروش حرفه‌ای که به مشتریان خوشامد گویند و آنها را در تور بازدید از فروشگاه بزرگ همراهی کنند و به سوالاتشان پاسخ دهند آنها را به سلامت از این ماز پر پیچ خم تصمیم گیری و انتخاب مبلمان نهایی خارج کنند. در آخر هم این هلدینگ ها باید سفارش ها را با استفاده از یک شرکت ارسال بار با هزینه گزاف و صرف زمان طولانی ارسال کند. ایکیا این هزینه ها را حذف کرد؛ در حقیقت ساختار پرهزینه فروش مبلمان را حذف کرد. اما چطور فروخت؟ ایکیا محصولات خلاقانه را تولید کرد که اجزایش از هم جدا می شوند و به راحتی در مقصد سرهم می شوند. از شرکت های ارسال بار کمک گرفت تا با هزینه کمتری محصولات ایکیا را به همه جا برسانند بدون اینکه پولی را صرف خرید ماشین های سنگین حمل بار کند و خود درگیر چالش های مدیریت منابع انسانی شود.

نتیجه گیری

در این مقاله برای این پرسش که استراتژی چیست پاسخ های روشنی یافتیم و حتی برخی از راه های رسیدن به استراتژی را شناختیم. شاید الان برای اینکه استراتژی های خود را بازنگری کنیم و یا اگر استراتژی مشخصی نداریم به طور جدی و دقیق به دنبال ایجاد بهترین استراتژی برای خود باشیم موقعیت مناسبی باشد. میتوانید از قسمت نظرات در همین مقاله شروع کنید و با یکدیگر همفکری کنیم. در مورد کسب و کار و اهدافتان بگویید و اینکه به نظرتان چه استراتژی می تواند بهترین بازدهی را برایتان به ارمغان آورد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا