ماجرا اینه که
برای رسیدن به هر مقصدی نیاز به راه و روش داریم. ایجاد یک کسب و کار در دنیای امروز کار سختی نیست اما رسیدن به موفقیت و جایگاهی مناسب در میان رقبای بسیار نیاز به دانش، دقت و تجربه داریم. اما هر روشی برای هر شخص و کسب و کاری نمی تواند مناسب باشد. پس باید بهترین راه را با توجه به نوع کسب و کار، ویژگی های شخصیتی صاحبان و همکاران، مقیاس آن و ویژگی های محصول و … انتخاب کرد. استراتژی های بازاریابی همان راه رسیدن به موفقیت در کسب و کار است. برای این منظور باید استراتژی های بازاریابی را به خوبی بشناسیم و بهترین آن ها را برای کسب و کارمان انتخاب کنیم و با دقت و حساسیت اجرایشان کنیم.
استراتژی اول: Content Marketing | استراتژی بازاریابی محتوایی
شامل تولید و انتشار محتوای ارزشمند و مرتبط با محصول یا خدماتمان که با قصد جذب و یا مشتاق کردن مشتریان هدف تولید میکنیم. توجه کنید که محتوا تنها به معنای ایجاد مقاله هایی برای وبلاگ سایت و یا پست های اینستاگرام نیست؛ هر چیزی از توییت گرفته تا اپ های اختصاصی، از ایجاد چالش تا تبلیغات شما در هر قالب و مدیومی نوعی محتوا محسوب میشود. هدف از تولید محتوا این است که جامعهی هدفمان را به انجام اقدامی سودمند برای برندمان هدایت کنیم.
کمپانی ردبول از جمله شرکت هایی است که این استراتژی را با سرمایه گذاری و کیفیت بالایی اجرا میکند. ردبول برند تولید نوشابه های انرژی زا است که همهمان آن را میشناسیم اما باورتان میشود از بازاریابی اش هم پول در میآورد؟ بله رد بول چنان تیم تولید محتوای قدرتمندی دارد که محتواهای با کیفیتی مطابق با هویت برند و سلیقهی مخاطبانش تولید میکند، به گونهای که مردم از دیدن و شنیدن و خواندن آنها لذت میبرند. با این استراتژی رد بول توانسته برای ویدیوهایش 4,458,764,278 در یوتیوب بازدید بگیرد و این تنها متعلق به صفحه اصلی رد بول در یوتیوب است. 12.3 میلیون نفر در کانال یوتیوب ردبول سابسکراب کردهاند. 18.2 میلیون اینستاگرام و نزدیک دو میلیون هم توییتر ردبول را فالو کردند. سری به اکانت های ردبول بزنید تا درک بهتری در انواع روش هایی که در تولید محتوا متناسب با سلیقه مخاطب به کار گرفته بشناسید.
اینجا مثال های عملی از موفقیت های برندها با کمک بازاریابی محتوایی بخوانید |
استراتژی دوم: Social Media Marketing (SMM) | بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی
در این استراتژی از شبکه های اجتماعی برای معرفی و ترویج محصول یا خدمات، گسترش آگاهی از برند، تعامل با مشتریان و جذب و هدایت ترافیک به وبسایت استفاده میشود.
یکی از کمپانی های موفق در استفاده از استراتژی بازاریابی مبتنی بر شبکه های اجتماعی دیزنی لند است. آن ها با تولید محتوایی مطابق با سلیقه طیف های مختلف مخاطبین خود آنها را پیگیر و علاقمند به خود نگه میدارد. به عنوان مثال آن ها در Disney’s Star Wars توانسته اند محتواهایی تولید کنند که با کمک آن جوانان و افراد مسن تر مجذوب خود نگه دارند. پیج جنگ ستارگان دیزنی 16.8 میلیون فالوور گرفته است.
از سوی دیگر کودکانی که سن کمتری دارند با محتواهای دنیای جنگ ستارگان ارتباط برقرار نمی کنند. پس دیزنی آن ها را با محتواهای frozen هدف گرفته. از سویی بسیاری از این دسته از کودکان خردسال تر از آنند که در شبکه های اجتماعی اکانتی داشته باشند. دیزنی برای آن ها عروسک های فروزن را در دنیای واقعی تدارک دیده است.
استراتژی سوم: Email Marketing | بازاریابی ایمیلی
توجه داشته باشید بازاریابی ایمیلی ارسال انبوه ایمیل به یک لیست ایمیل نیست. در واقع بازاریابی ایمیلی طراحی و تولید محتوایی مناسب برای ارسال از طریق ایمیل به مخاطبان هدفی است که به نوعی تمایل به دریافت ایمیل از طرف ما را دارند. ما چنین ایمیل هایی را با هدف بهبود ارتباطمان با مخاطبین ارسال میکنیم. همچنین میتوانیم از این طریق آن ها را در جریان محصول و خدماتمان قرار دهیم و در یک فرآیند طراحی شده آن ها را به یک پلهی بالاتر از کانورژن هایمان ببریم.
استراتژی چهارم: Influencer Marketing | یا بازاریابی اینفلوئنسری
در این روش ما میتوانیم با همکاری از اشخاص شناخته شده و اثر گذاری که حضوری قوی در رسانه ها و یا شبکه های اجتماعی دارند به شناخته شدن و شهرت محصول یا خدماتمان بپردازیم.
آدیداس یکی از مشهور ترین برندهایی است که از این استراتژی بازاریابی برای رشد فروش و توسعه برندش استفاده میکند که یکی از راهکارهای تاثیرگذار در رشد ادیداس در شبکه های اجتماعی است. این شرکت بر روی مخاطبین جوانش تمرکز کرده است و به همین علت این استراتژی را با همکاری اینفلوئنسرهای اینستاگرام اجرا میکند. راستش را بخواهید استراتژی قابل قبولی هم هست چرا که قریب 70% کاربران اینستاگرام زیر 35 سال سن دارند.
شاید با شنیدن اسم ادیداس و اینفلوئنسر هایی که با آنها همکاری میکند فالورها و قرارداد های میلیونی رو تصور کنید. اما برایتان جالب خواهد بود که بدانید ادیداس در یکی از کمپین های خود به سراغ ورزشکاران کالج های محلی رفته و با بیش از 50.000 نفر از آنها قرار داد بسته است. به نوعی یک کمپین میکرو اینفلوئنسر مارکتینگ بزرگ.
استراتژی پنجم: (Search Engine Optimization (SEO | استراتژی سئو
به بهبود شرایط وب سایت از نظر محتوا و ساختار که منجر به بهتر دیده شدن و گرفتن رتبه بهتر در موتورهای جستجو سئو میگویند. توجه داشته باشید که در این استراتژی هزینهای به موتورهای جستجو پرداخت نخواهید کرد. به همین دلیل به ترافیک یا ورودیای که از طریق سئو به سایت ما وارد میشود ورودی اورگانیک میگویند که در مقابل paid traffic قرار دارد. در واقع هزینه هایی که صرف اجرای این استراتژی بازاریابی میشود صرف حقوق متخصصین سئو، خرید بک لینک و هزینه هایی از این دست میشود.
در ایران هم شرکت ها توجه و هزینه های قابل توجهی را صرف سئوی وب سایت های خود میکنند که از جمله میتوان به یکتانت، دیجی کالا و کاله اشاره کرد.
اگر علاقمند به یادگیری سئو هستید میتوانید اطلاعات پایه خود را از این منبع به صورت رایگان بسازید و برای حرفه ای شدن مطالعه مستمر و تمرین را دستور کار خود قرار دهید.
استراتژی ششم: Pay-Per-Click Advertising (PPC) | تبلیغات کلیکی
یکی از روش های بازاریابی در فضای آنلاین تبلیغات کلیکی است. نام این تبلیغات که پرداخت به ازای هر کلیک (cost per click) است از روش پرداخت هزینه در این نوع کمپین گرفته شده است. برای اجرای کمپین های آنلاین با استفاده از این استراتژی شما به ازای هر کلیکِ کاربران روی تبلیغتان مبلغی را پرداخت میکنید. کاربران با کلیک بر روی تبلیغ شما به صفحه فرودی که خودتان آن را مشخص میکنید منتقل میشوند. تبلیغات کلیکی در روش ها و مدیوم های مختلفی انجام میشود. یکی از مشهور ترین و پربازده ترین روش های تبلیغات کلیکی گوگل ادز نام دارد که سرویس تبلیغاتی شرکت گوگل است. تبلیغات بنری، همسان و … که در پلتفرم های ایرانی اجرا میشوند نیز در این دسته گنجانده میشوند.
اگر سابقه فروش در دنیای دیجیتال را نداشته باشید شاید این نوع استراتژی برایتان کمی ناآشنا تر از دیگر استراتژی ها باشد اما کمتر کالا یا خدماتی را میتوان پیدا کرد که نتوان آن ها را با استفاده از استراتژی تبلیغات کلیکی فروخت.
با تبلیغات کلیکی، این استراتژی پولساز آشنا شوید |
استراتژی هفتم: Affiliate Marketing | بازاریابی وابسته
این استراتژی در زبان فارسی به همکاری در فروش یا بازاریابی وابسته شناخته میشود. به نحوی که از افراد یا شرکت ها دعوت میکنید تا با سهیم شدن در سود فروش محصول و یا خدماتتان با شما همکاری کنند. به این ترتیب که آن ها با معرفی و تبلیغات محصول و سرویس شما از روش های موجود و یا ایجاد روش های خلاقانه فروشتان را بالا ببرند.
آمازون (amazon) یکی از شرکتهایی است که به طور موثر از استراتژی بازاریابی افیلیت استفاده کرده است. این کمپانی به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای آنلاین جهان، برنامه بسیار موفقی به نام همکاران آمازون (Amazon Associates) را در قالب بازاریابی وابسته ایجاد کرده است. اگر می خواهید در باره همکاری و کسب در آمد از طریق این پلن بخوانید اینجا اطلاعات کاملتری دریافت میکنید.
استراتژی هشتم: Guerrilla Marketing | بازاریابی چریکی
بازاریابی چریکی روش های نامتعارف، خلاقانه و به نسبت به هزینه پر بازدهی است که با هدف جلب توجه و و ایجاد سر و صدا از طریق روش های نو اجرا میشود. غالبا این نوع از استراتژی بازاریابی با بودجه های محدود طراحی و اجرا میشوند. البته جذابیت این روش باعث شده است تا از شرکت های بسیار بزرگی چون ادیداس و کوکاکولا تا کسب و کارهای کوچک محلی را به طراحی و استفاده از این روش ترغیب کند.
استراتژی نهم: Brand Ambassadors | سفیر برند
سفیر برند چه کسی است؟ سفیر برند در واقع شخصی است که برند شما را به خوبی می شناسد و به آن علاقمند است. که طی یک فرآیند دقیق انتخاب می شود و با قراردادی مشخص متعهد می شود تا برند شما را معرفی و آن را در کمپین های تبلیغاتی، شبکه های اجتماعی خود و برند شما و سایر برنامه های اجتماعی و رسانه ای تبلیغ و از آن دفاع نماید. در مجموع شخصیت سفیر برند باید هماهنگ با هویت برند شما باشد و بتواند پیام برندتان را رساتر کند.
استراتژی دهم:Customer Relationship Management (CRM) | مدیریت ارتباط با مشتری
ایجاد و مدیریت رابطه ای خوب با مشتریانتان به شما و آن ها کمک می کند تا تجربه بهتری را از این تجارت بسازید. نقاط ضعف کسب و کارتان را شناسایی کنید و با بهبود کیفیت این تجربه مشتریان را به تکرار خرید و یا معرفی شما به دیگران از سوی آن ها ترغیب کنید. در این راه می توانید از فرآیندها، افراد متخصص و تکنولوژی هایی که در این زمینه به کار گرفته می شوند استفاده کنید.
استراتژی یازدهم:Webinars and Online Workshops| وبینار وکارگاه های آنلاین
برای اینکه بدانیم وبینار مارکتینگ چیست در وهلهی اول باید وبینار را تعریف کنیم. وبینار در واقع رویدادی آنلاین است که برای ارتباط مستقیم با بخش ویژه ای از مخاطبین برگزار میشود. این رویداد بر مبنای یک رابطه دو طرفه بر بستر نت شکل می گیرد که می تواند صدا و تصویر را میان شرکت کنندگان و برگزار کنندگان به اشتراک بگذارد.
از مزیت های این رویداد آنلاین این است که فارغ از محدودیت های جغرافیایی و بدون نیاز به امکانات زیرساختی فیزیکی و فضای خاصی به انسان های مختلف دسترسی زنده داشته باشید. در وبینار پرسش و پاسخ زنده و تعامل میان شرکت کنندگان و ارائه دهندگان امکان پذیر است که فرصتی خاص را به وجود میآورد.
وبینار مارکتینگ چیست؟
در پاسخ به این سوال باید گفت اگر با اهداف تجاری از قبیل توسعه ی برند، معرفی محصول و یا خدمات، فروش و حتی ایفای مسئولیت های اجتماعی یک سازمان یا برند از وبینار استفاده کنیم در واقع وبینار مارکتینگ کرده ایم.
در ادامه چند گام تا برنامه ریزی و تبلیغ برای برگزاری و پروموت کردن وبینار آیندهی شما را با هم مرور میکنیم.
- بازاریابی درونگرا
- استفاده از ایمیل در وبینار مارکتینگ
- بازاریابی محتوایی در وبینار
- استفاده از سوشال مدیا برای وبینار مارکتینگ
- استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ برای وبینار
- افیلیت مارکتینگ
- استفاده از پیامک
- اوتومیشن وبینار مارکتینگ
استراتژی دوازدهم: Affiliate Marketing| همکاری در فروش
این استراتژی در زبان فارسی به همکاری در فروش یا بازاریابی وابسته شناخته میشود. به نحوی که از افراد یا شرکت ها دعوت میکنید تا با سهیم شدن در سود فروش محصول و یا خدماتتان با شما همکاری کنند. به این ترتیب که آن ها با معرفی و تبلیغات محصول و سرویس شما از روش های موجود و یا ایجاد روش های خلاقانه فروشتان را بالا ببرند.
آمازون (amazon) یکی از شرکتهایی است که به طور موثر از استراتژی بازاریابی افیلیت استفاده کرده است. این کمپانی به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای آنلاین جهان، برنامه بسیار موفقی به نام همکاران آمازون (Amazon Associates) را در قالب بازاریابی وابسته ایجاد کرده است.
استراتژی سیزدهم:Experiential Marketing
این نوع بازاریابی بر اساس ایجاد تجربهای بر اساس محصولتان برای مشتریان است. تجربه ای که مشتری را بخشی از یک رویداد یا تجریه نماید. چنین تجربه ای می تواند در بستر یک رویداد در حال برگزاری شکل بگیرد به عنوان مثال حضور یک شرکت نوشیدنی پس از یک مسابقه ورزشی در مسیر تماشاگران که نوشیدنی های خود را به عنوان تست همراه با کد تخفیف برای خرید های بعدی ارائه می دهند و یا خود این تجربه نیز می تواند به شکل یک رویداد برگزار شود.
از مزایای بازاریابی تجربی میتوان این موارد را برشمرد: افزایش آگاهی از برند، بالا بردن وفاداری مشتریان، بهبود تعامل مشتریان، و وایرال شدن کمپین های بازاریابی.
بازاریابی تجربی در قالب های بازاریابی چریکی، بازاریابی رویدادی، فروشگاه های موقت یا pop up shop، و brnad activation.
استراتژی چهاردهم: Branding and Identity| برندسازی و هویت بخشی
با اینکه واژه برند در دایره لغات مورد استفاده تمام ما قرار دارد اما به نظر میرسد برداشت و تعریف مشترکی از این واژه نداریم. یکی از تعریف هایی که شاید علی رغم کوتاه بودن بتواند مفید باشد این است: برند یک وعده است. این وعده با تصویری که ما در ذهن مخاطب به وجود میآوریم ساخته میشود. برند باید منحصر به فرد و با قوام باشد تا به خوبی بتواند در میان برندها و رقبای بی شمار دیگر پیام ما را به خوبی متمایز کند و آن را به گوش جامعه هدفمان برساند.
احتمالا اگر از شما هم بپرسند که ده تا از بهترین برندهای جهان را نام ببرید اپل یکی از آن ها خواهد بود. برندی که با زیرکی و وسواس فراوان positinig کرد و داستانی را برای وجودش بیان کرد که همیشه معرف هویت و چارچوب فکری شرکت بوده و این داستان در ذهن مخاطب هم درک میشود.
استراتژی پانزدهم: User-generated Content (UGC) Campaigns | محتوای تولید شده توسط کاربر
این استراتژی مشتریان و مصرف کنندگان خدمات یا محصولات شما را ترغیب میکند تا درباره برند شما صحبت کنند، محتوا تولید کنند و آن را به دیگران معرفی کنند. این کار صدای برند شما را رسا تر و قابل پذیرش تر میکند و بر اعتبار آن میافزاید.
شاید دیجی کالا ملموس ترین شرکت ایرانی باشد که از این استراتژی استفاده میکند. حتما شما هم وقتی قصد خرید محصولی را از دیجی کالا دارید به نظراتی که خریداران پیش از شما ثبت کرده اند توجه میکنید. این کار ریسک خریدتان را به شدت پایین میآورد. یکی از دلایلی که دیجیکالا امتیازاتی را برای ثبت نظر مشتریانش درباره محصولی که خریده اند در نظر می گیرد همین موضوع است. بالا بردن میزان خرید آن محصول. این استراتژی به قدری در جهان مورد توجه است که یک حوزه جدید به نام کامنت مارکتینگ را وارد دنیای مارکتینگ کرده است.
البته قرار نیست UGC تنها در محیط آنلاین اجرا بشه مثلا برند خلاق استارباکس یک کمپینی رو راه انداخته که در اون از مشتریانش خواسته تا روی لیوان های سفید استارباکس طراحی کنند و عکسش رو با هشتگ #WhiteCupContest منتشر کنند. برنده ها تا 300 دلار کارت هدیه دریافت میکردند و طرحشون هم روی فنجان هایی که قابل مصرف مجدد بودن چاپ میشد.
استراتژی شانزدهم: Event Marketing | بازاریابی رویدادی
حضور در یک رویداد فرهنگی، ورزشی، اجتماعی و … میتواند شما را به خوبی به مخاطبین نمایش دهد. معمولا کسانی که در یک رویداد مثل کنسرت یا نمایش فیلم حضور می یابند حس و حال خوبی دارند تا پیام شما را بشنوند همچنین در این فضا فرصت خوبی است تا با یکدیگر در مورد شما صحبت کنند. مزیت دیگر این رویداد این است که معمولا در هر رویدادی طیفی خاص از افراد شرکت می کنند و شما می توانید رویدادی را انتخاب کنید که مخاطبین هدف شما با احتمال بالایی حضوری پر رنگ دارند. نکته مهم درباره بازاریابی رویدادی این است که این رویدادها می توانند آنلاین یا آفلاین باشند.
بعضی شرکت ها هم رویداد خودشان را برگزار میکنند. به عنوان مثال رویداد Apple’s Worldwide Developers Conference
در این رویداد اپل پیروی از قولی که به مشتریانش داده مبنی بر ارتباط بین تکنولوژی و خلاقیت را به نمایش میگذارد. این رویداد هرساله میزبان ذهن های خلاقی است که درباره بزرگترین کانسپت هایی که فرآیند های خلاقانه اپل را که در تولید فرآیندهای نوین و خلق محصولات اپل راهبری میکند. شامل جلسات، همکاری ها، آزمایش ها، مشاوره ها، و فرآیندهای مشترک.
استراتژی هفدهم:Gamification | بازیوار سازی
این استراتژی اساسا بر مبنای ایجاد یک رفتار بازی گونه در مخاطب است. میتوانید به کمک چالش، مسئله، اهدای جایزه یا ایجاد رقابت کاربران را به شرکت در چنین چالشی مجاب کنید. گیمیفیکیشن دایره گسترده ای دارد. از ایده های پر تکرار و شاید ملالت بار مسابقه های تگ کردنی در اینستاگرام تا ایده های جذاب و خلاقی که کمپانی های کوچک و بزرگ برای اجرایش حسابی خودشان را به زخمت میاندازند. شرکت هایی مثل کوکاکولا، مک دونالد در این زمینه زبانزد هستند.
به عنوان مثال این کمپین کوکاکولا حسابی جذاب است. باید برای برنده شدن یک بلیط مجانی تماشای فیلم (بلیط سینما در ینگه ی دنیا ارزان نیست) از یک مسیر سخت در عرض 70 ثانیه بگذرید و در پایان هم از شما درخواست میشود. موزیک فیلم جیمز باند را بنوازید. این ویدیو را ببینید تا متوجه شوید که حتی از دیدن این گیمیفیکیشن یا بازاریابی بر اساس بازی هم می توانید لذت ببرید.
استراتژی هجدهم: Freemium Model | نسخه رایگان
در این استراتژی شما مقدار و یا نسخه ای از محصولتان را به رایگان در اختیار مشتریانی که تا به حال از محصول و یا خدمات شما استفاده نکرده اند قرار میدهید. با این استراتژی شما به مشتری این فرصت را می دهید تا مطمئن شود محصول یا خدمات شما کیفیت کافی را دارد و یا اینکه در استفاده از آن راحت است و محصولتان چقدر برایش مفید است؛ پس از آن او با خیال راحت نسخه کامل و یا مقدار بیشتری از محصولتان را میخرد. یکی از مثال هایی که در این زمینه وجود دارد نرم افزارهای حسابداری و مدیریت ارتباط با مشتری(CRM) است. غالبا با ثبتنام در سایت و ارائه شماره تماس و ایمیلتان می توانید به مدت محدودی از برخی ویژگی های آن ها استفاده کنید.
استراتژی نوزدهم SMS Marketing | بازایابی پیامکی
اگر با شنیدن نام این مدل بازاریابی وحشت می کنید به این معناست که با این بازاریابی آشنایی دارید. یا بهتر بگویم شما هم قربانی استفاده ی غلط برخی شرکت ها از اس ام اس مارکتینگ هستید. در بازاریابی پیامکی هدف ایجاد یک رابطه مثبت، ساده و در دسترس با مشتریان و کاربرانتان است. اما اگر این رابطه یک رابطه مخرب و مزاحم تبدیل شده باشد بهتر است هرچه زود تر استراتژی بازاریابی خود را بازنگری کنید.
استراتژی بیستم Inbound Marketing | بازاریابی درونگرا
این روش رشد شرکت را از طریق ایجاد رابطه ای معنا دار، پایدار و مثبت با مشتری رقم میزند. رابطه ای مفید که با تولید محتوایی ارزشمند و خلق تجربه ای مطلوب برای مخاطبین رقم می زند.
یکی از مثال های خوب بازاریابی درونگرا شرکت تاکسی اینترنتی اوبر است. استراتژی که این شرکت اتخاذ کرده است اصلا پیچیده به نظر نمی رسد اما پیاده کردن صحیح و مداوم این استراتژی به رشد چشمگیر این شرکت بسیار کمک کرده است. اوبر در این استراتژی ایمیل های شخصی سازی شده را به کاربران خود ارسال می کند.
اوبر برای این موضوع پیام هایی را که مربوط به منطقه ی زندگی هر کاربر است ارسال می کند، پیام های خوشامد را شخصی سازی می کند، بعضا ایمیل ها را با امضای کارمندانش ارسال می کند که این کار هم به مشتریان حس احترام و با اهمیت بودن می دهد، و بعضا ایمیل های ارسالی را پیگیری می کند و خلاصه ای از سفر را به مشتریان ارائه می دهد.
به یاد داشته باشید در بازاریابی گاهی کارهای ساده و کوچک اگر هوشمندانه طراحی و اجرا شوند نتایج بزرگی در پی خواهند داشت.
استراتژی بیست و یکم Referral Marketing | بازاریابی ارجاعی
اگر شما کسب و کار کوچکی دارید و با مطالعهی بعضی استراتژی های بالا با خود گفته اید نمی توانید از آن ها استفاده کنید این یک استراتژی به شدت مناسب برای کسب و کارهای کوچک است که البته کسب و کارهای بزرگ هم به تعداد زیاد از آن استفاده میکنند.
در بازاریابی ارجاعی با تمرکز بر روی مشتریان فعلیتان سعی می کنید تا آن ها را تشویق کنید محصول شما را به دوستانشان معرفی و آن ها را در استفاده از آن ترغیب کنند. برای این کار می توانید از مشوق هایی نظیر تخفیف یا پاداش و هدیه بهره ببرید. به این صورت که به ازای هر خرید که از طریق مشتریان فعلیتان صورت گیرد هدیه و یا تخفیفی را برای وی در نظر بگیرید.
برای یک مثال من از چت جی پی تی خواستم یک بیزینس کوچک رو مثال بزند و بگوید چطور می توانیم از ریفرال مارکتینگ برای رشد این کسب و کار استفاده کنیم؟
به عنوان یک مثال، فرض کنید یک فروشگاه کوچک لباس در شهری کوچک با نام “مد بینظیر” دارید. شما میتوانید از راهبرد ریفرال مارکتینگ برای جلب مشتریان جدید و افزایش فروش خود استفاده کنید.
در این روش، شما به مشتریان فعلی خود اجازه میدهید دیگران را به فروشگاه شما معرفی کنند و در صورت خرید دیگران به عنوان نتیجهی این معرفی، از تخفیفها یا پاداشهایی بهرهمند شوند. این میتواند به شکل زیر انجام شود:
پاداش برای هر ارجاع: شما میتوانید به مشتریان خود پاداشی در قالب تخفیفهای ویژه، کوپنهای تخفیف یا امتیازات فروشگاهی ارائه دهید. به عنوان مثال، هر ارجاع موفق میتواند به مشتری معرفیکننده یک تخفیف ۱۰٪ برای خرید بعدی دهد.
ترویج در رسانههای اجتماعی: با استفاده از رسانههای اجتماعی، مشتریان خود را ترغیب به ارجاع دوستان و دنبالهگران خود به فروشگاهتان کنید. انتشار پستهایی درباره برنامه ارجاع و پاداشهایی که مشتریان میتوانند دریافت کنند، میتواند مخاطبان جدید را به فروشگاهتان جذب کند.
استراتژی بیست و دوم: Remarketing/Retargeting | هدفگذاری مجدد و بازاریابی مجدد
فرض کنید مشتریانی به فروشگاه یا وب سایت شما سر زده اند. بخشی از آن ها خرید کرده اند و بخشی دیگر بدون خرید خارج شده اند. این استراتژی کمک می کند تا بتوانید به آن هایی که از شما خریده اند مجدد بفروشید و کسانی را که بدون خرید خارج شده اند یک بار دیگر مورد سنجش بازاریابی قرار دهید.
این استراتژی در فضای آنلاین بسیار محبوب است. شما هم اگر برای کسب و کار خود یک وب سایت دارید حتما به این استراتژی فکر کنید. چرا که بازدهی بسیار مطلوبی دارد.
به این آمار ها توجه کنید تا متوجه اهمیت این استراتژی ها شوید:
- پیدا کردن یک مشتری جدید می تواند تا 5 برابر فروش به مشتریان سابق هزینه بیشتر داشته باشد
- افزایش 5 درصدی بازگشت مشتریان می تواند سودی بالغ بر 25-95 درصدی داشته باشد
- احتمال فروش به مشتریانی که قبلا از شما خرید کرده اند 60-70 درصد است در حالی که احتمال فروش به مشتری جدید تنها 5-20 درصد است. منبع
استراتژی بیست و سوم: Public Relations (PR) | روابط عمومی
عنوان روابط عمومی را معمولا همه در اداره ها و سازمان ها شنیده ایم. اما راستش را بخواهید من اصلا با این ترجمه برای PR ی که می تواند یک کسب و کار را زمین بزند یا به عرش ببرد موافق نیستم پس اجازه دهید تا از همان کلمه پی آر استفاده کنیم. در واقع پی آر با طراحی و برنامه ریزی یک پلن تمام جنبه هایی را که از شرکت شما در ذهن مخاطبین به وجود میآورد مدیریت میکند. این PR است که تصمیم می گیرد چه اطلاعاتی، چگونه، از چه طریقی و به چه شکلی منتشر شود. اگر دغدغه یا چالشی مجموعه شما را درگیر کند این PR است که باید شما را از مهلکه با کمترین آسیب نجات دهد. من به شخصه پی آر را این گونه تعریف می کنم: دروازه بان، بازی ساز و مهاجم تیمِ کسب و کار شما.
استراتژی بیست و چهارم:Community Building | ساخت اجتماع
بر اساس گزارش salesforce 84 درصد از مردم بر این باورند که کسب و کارهایی را که با آن ها مثل یک انسان رفتار می کنند نسبت به رقبایشان که آنها را یک عدد میبینند ترجیح میدهند. می توان نتیجه گرفت که مردم صرفا دنبال یک محصول عالی نیستند بلکه ارتباط انسانی با کیفیت بین برند و مشتریان اهمیت بالایی در انتخابشان دارد.
شاید توجه به این آمار که تنها 4 درصد از مردم به اینفلوئنسرهای شبکه های اجتماعی اعتماد دارند شما را در اتخاذ استراتژی مناسب در کسب و کارتان وادارد.
برای اینکه بازاریابی مبتنی بر اجتماع را درک کنیم اول باید معنای اجتماع را بدانیم.
استراتژی بیست و پنجم: Viral Marketing | بازاریابی ویروسی
وایرال مارکتینگ تلاش می کنه تا با استفاده از مردم پیامی رو درباره یک خدمت یا سرویس به صورت دهان به دهان یا با کمک اینترنت فراگیر کنه. هدف وایرال مارکتینگ اینه که برای افراد الهام بخش باشه تا پیام شرکت را به دوستان، خانواده و آشناهای خودشون برسونن و از این طریق پیام شرکت یک رشد نمایی رو بسازه. منبع
من این نوع بازاریابی رو چندبار در توییتر اجرا کردم و نتیجه خیره کننده ای ازش گرفتم. با بودجه ای زیر 2 میلیون تومان تونستیم نزدیک یک میلیون ایمپرشن بگیریم و این شکل از بازاریابی رو تکرار کنیم که آگاهی از برند و فروشمون رو هم به شدت افزایش داد.
راستی یک سوال از شما داریم. بیاید در کامنت ها درباره اش حرف بزنیم. به نظر شما این استراتژی شبیه به کدام یک از استراتژی های پیشین است و تفاوتش با آن در چیست؟
استراتژی بیست و هفتم Mobile Marketing | بازاریابی موبایلی
در ابتدا باید توجه کرد که موبایل مارکتینگ با تبلیغات موبایلی متفاوت است. در واقع تبلیغات موبایلی تنها بر پایه نمایش تبلیغات در موبایل عمل میکند اما موبایل مارکتینگ به هر گونه بازاریابی اشاره دارد که می تواند در فضای گوشی های موبایل رخ دهد. از جمله بهینه سازی اپ ها در مارکت ها، کمپین های پوش نوتیفیکیشن، پیام های درون اپ ها، تکنیک های ریتنش و سایر موارد از این دست. موبایل مارکتینگ بر ایجاد ارتباطی مفید با کاربران تکیه دارد که با شخصی سازی کردن و تعامل سازی کیفیت این ارتباط ارتقا می یابد. منبع
استراتژی بیست و هشتم: Sales Promotion | جشنواره فروش
جشنواره فروش یکی دیگر از استراتژی های بازاریابی است که برای همه ماآشناست و اگر کسب وکاری داشته باشیم از آن ها استفاده کرده ایم. بیزنس ها به صورت کمپین های موقت و دوره ای از آن استفاده میکنند. و یا به صورت پیشنهاداتی که تمایل و تقاضا را برای محصول و یا خدماتشان گسترش دهند.
گفتیم این استراتژی برای اغلب ما استراتژی آشنایی است اما احتمالا شکل ها و روش هایی محدودی از آن را میشناسبم. اینجا از 12 روش های اجرای این استراتژی نام می بریم تا در آینده بیشتر درباره آن ها صحبت کنیم.
1-چالش و رقابت
2-سفارش تعداد بالا
3-پیشنهاد های لحظه ای (شبیه پیشنهاد های داغ دیجی کالا)
4-نسخه رایگان یا دمو
5- ارسال رایگان
6-محصول هدیه یا اشانتیون
7-اولین سفارش هر مشتری
8- BOGO یا “buy one, get one free” همون یکی بخر دوتا ببر خودمون
9- کارت تخفیف هدیه
10- upsell special
11- کمپین خرید اشتراک
12- خیریه
استراتژی بیست و نهم: Storytelling |استراتژی قصه گویی در بازاریابی
این استراتژی به معنای استفاده از روایتی بری ایجاد ارتباط و انتقال پیام برند ما به مخاطب است.
در کتاب هر برند یک قصه است اینگونه نوشته شده: گرافیست ها و طراحانی که برای طراحی وبسایت و بروشورهایمان استخدام می کنیم مدرک طراحی دارند و فوتوشاپ را خوب بلدند. اما چند نفرشان یک کتاب درباره ی نوشتن متن مناسب برای فروش محصول خوانده اند؟ چند نفرشان می دانند چطور پیام یک کسب و کار را ساده و شفاف منتقل کنند تا مخاطب به آن توجه کند؟ در واقع این کلمات و قصه ها هستند که کالاها را می فروشند.
یک روانشناس به نام جروم برنر دریافته است که اگر ما واقعیتی را در قالب یک داستان بشنویم 22 برابر بیشتر به یاد خواهیم سپرد. منبع
استراتژی سی ام: بیش فروشیCross-Selling مکمل فروشی and Upselling
پیش از تعریف این بخش بگذارید تا با آماری که وبلاگ هاب اسپات به دست آورده اهمیت بیش فروشی و مکمل فروشی را برایتان روشنتر کنم. بیش از 70 درصد کسب و کارها گفته اند استفاده از استراتژی upselling و cross-selling بیش از 30 درصد درآمد آن ها را تشکیل داده است. منبع
Cross-selling یا بیش فروشی چیست؟
در این استراتژی شما مشتریانتان را تشویق می کنید کالاهایی مرتبط با محصولی را که از شما خریده اند سفارش دهند. همه ما هنگامی که گوشی موبایل خریده ایم از طرف فروشنده پیشنهاد خرید قاب، گلس، اکسسوری تزئینی و یا حتی نصب نرم افزارهای خاصی را دریافت کرده ایم. این پیشنهاد ها در واقع همان استراتژی cross-selling است که فروشنده با این کار میزان خرید ما را متناسب با نیاز محصولی که سفارش داده ایم افزایش می دهد.
up-selling یا بیش فروشی چیست؟
فرض کنید در همان فست فودی مشتری یک برگر مینی سفارش می دهد، اگر شما او را قانع کنید که یک برگر متوسط بخرد استراتژی بیش فروشی را به خوبی پیاده کرده اید.
تفاوت بیش فروشی و مکمل فروشی چیست؟
در تصویر زیر این تفاوت به خوبی قابل درک است.
استراتژی سی و یکم: Account-Based Marketing (ABM) | بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری
در بازاریابی مبتنی بر حساب های کاربری، شما روی اکانت های حساب کاربری که از نظر بازاریابی و فروش برایتان ارزشمند است متمرکز می شوید. این شیوه باعث می شود کمترین اتلاف انرژی و سرمایه را داشته باشید و از هدف خود منحرف نشوید و فروش به افراد و یا شرکت هایی که چندان برایتان با ارزش نیستند را دنبال نکنید. یکی دیگر از مزایای این روش تناسب آن برای رشد بر اساس دیتا یا همان Data Drive Marketing است.
چند مثال جذاب از ABM marketing
Interidea یک شرکت ارائه دهنده خدمات وبسایته. یه روز اونا تصمیم میگیرن با یه شرکت خفن تبلیغاتی به اسم Oglivy کار کنن. اونا به خودشون مطمئن بودن اما به یک جلسه با تصمیم گیران این شرکت نیاز داشتن و میدونستن که برای همچین چیزی باید بزرگتر از چیزی که الان هستن باشن اما این زمان بر بود.
ولی در عوض اون ها دقیقا میدونستن که باید چه کسی رو قانع کنن. پس از استراتژی مبتنی بر حساب کاربری استفاده کردن و روبه روی دفتر شرکت ogle this, Ogilvy. در منهتن یک بیلب%D